علائم ظهور امام زمان
در این بخش، درباره ظهور و علائم ظهور امام زمان و آنچه در سایهسار حضور عینی او رخ خواهد داد، سخن میگوییم و به تماشای جمال بیمثالش بیحجاب غیبت مینشینیم.
وقتی سخن از ظهور به میان میآید، احساس دلپذیری به آدمی دست میدهد. گویی در فضای باغی سبز و کنار نهری جاری نشسته است و به آواز خوش بلبلان گوش می دهد.
آری؛ ظهورِ زیباییها و انتشار خوبیها، جان و تن خستگان را نشاط میبخشد و برق شادی، در چشمان امیدواران روشن می کند.
زمان ظهور
یکی از پرسشهایی که همواره ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول کرده، این است که امام زمان چه زمانی ظهور میکند و آیا برای ظهور، وقتی تعیین شده است؟ پاسخ، این است که بر اساس سخنان پیشوایان دینی زمان ظهور بر مردم مخفی است. امام صادق(ع) در اینباره فرمود:
“ما نه در گذشته برای ظهور وقتی را تعیین کردیم و نه در آینده وقت تعیین می کنیم.”
بنابراین کسانی که برای ظهور زمان مشخصی را تعیین میکنند، قابل اعتنا نیستند. این مطلب در روایات مورد تأکید قرار گرفته است.
امام باقر(ع) به یکی از اصحاب خود که از زمان ظهور سؤال کرد فرمود:
“وقت گذاران، دروغ میگویند؛ وقت گذاران دروغ می گویند؛ وقت گذاران دروغ می گویند.“
از این گونه روایات به خوبی میتوان فهمید که همواره کسانی بودهاند که با انگیزه های شیطانی، برای ظهور زمان تعیین میکردهاند. چنین افرادی در آینده هم وجود خواهند داشت؛ به همین سبب پیشوایان معصوم، از شیعیان خواسته اند که در برابر وقت گذاران بی تفاوت نباشند؛ بلکه آنها را تکذیب کنند.
امام صادق(ع) در این زمینه به یکی از اصحاب خود فرمود:
“از تکذیب کردن کسی که برای ظهور وقت تعیین می کند، هیچ پروایی نداشته باش؛ چرا که ما برای کسی، وقت ظهور را تعیین نکردهایم.”
راز نهان بودن زمان ظهور
چنانکه گفته شد، بر اساس اراده خداوند حکیم زمان ظهور بر ما مخفی است و بدون تردید این مسأله به سبب حکمتهایی است که برخی از آنها را میآوریم:
تداوم امید
وقتی زمان ظهور پنهان باشد، نور امید در دل منتظران، همه عصرها باقی خواهد ماند. با این امید پیوسته و مداوم است که منتظران میتوانند در برابر سختی ها و فشارهای دوران غیبت مقاومت کنند. به راستی اگر به شیعیان سدههای گذشته گفته می شد که ظهور در زمان شما رخ نمیدهد، بلکه در آینده دور اتفاق خواهد افتاد، آنها با کدام امید در برابر فتنه های روزگار خود مقاومت میکردند و چگونه میتوانستند گذرگاه های سخت دوران غیبت را به سلامت پشت سر بگذارند؟
زمینه سازی
بدون تردید انتظار سازنده که از مهمترین عوامل فعالیت و پویایی است، تنها در سایه پنهان بودن زمان ظهور شکل خواهد گرفت؛ زیرا با مشخص بودن زمان ظهور، کسانی که میدانند ظهور را درک نمی کنند، انگیزه ای برای تحرک و زمینه سازی نخواهند داشت و به سکون و رکود روی خواهند آورد. حال آنکه با پنهان بودن زمان ظهور، انسانهای همه عصرها و دورانها به امید اینکه ظهور را در زمان خود، ببینند میکوشند تا زمینه های ظهور را فراهم کنند و جامعه خود را به جامعه ای صالح و پویا تبدیل نمایند.
به علاوه در صورت معین بودن وقت ظهور چنانچه برای مصالحی ظهور در زمان وعده داده شده رخ ندهد چه بسا افرادی در اصل اعتقاد به امام مهدی دچار تردید شوند.
امام باقر در پاسخ این سؤال که آیا ظهور وقت مشخصی دارد فرموده است:
” کسانی که وقت تعیین میکنند، دروغ میگویند و این سخن را تکرار فرمود.”
زمانی که موسی به دعوت پروردگار خود به مدت سی روز از میان قــوم خــود بیرون رفت و خداوند بر آن سی روز، ده روز دیگر افزود، قوم او گفتند موسی به وعده خود وفا نکرده و آنچه نباید می کردند، کـردنـد؛[ از دیــن برگشتند و گوساله پرست شدند.]
البته زمان ظهور نامعلوم است؛ ولی برای آن، نشانه هایی گفته اند و سیمای جامعه پیش از ظهور را به تصویر کشیده اند که اینک به بررسی آن میپردازیم.
علائم ظهور امام زمان
قیام و انقلاب جهانی امام مهدی، نشانه هایی دارد. این نشانه ها در روایات فراوان و در کتاب های شعیه و اهل سنت بیان شده اند. این دسته از روایات هم از نظر درجه اعتبار و هم از جهت معنا و مفهوم آن، نیازمند بحث و بررسی عالمانهاند و بدون آن در موارد زیادی ابهام دارند.
آثار و فوائد دانستن علائم
دانستن نشانه های ظهور که به وسیله معصومان بیان شده است آثار مثتبی در پی دارد که بعضی از آنها را بیان میکنیم:
از سویی این علائم، نویدبخش فرج مهدی آل محمد است؛ بنابراین وقوع هر یک از آنها نور امید را در دلهای منتظران، پرفروغ تر خواهد کرد و از سویی دیگر برای معاندان و منحرفان، مایه تذکر و هشدار است تا از بدی و تباهی دست بردارند.
به علاوه، وقوع نشانهها، منتظران را برای درک ظهور و کسب لیاقت همراهی و حضور کنار امام موعود آماده تر خواهد کرد.
ضمن این که آگاهی از برخی از حوادث آینده مانند آن چه به عنوان ارزشهای ضداخلاقی و فساد اجتماعی در نشانه های ظهور بیان شده است، شیعیان را در برنامهریزی مناسب یاری میدهد.همچنین نشانهها، معیار خوبی برای تشخیص مدعیان دروغین مهدویت است. اگر کسی ادعای مهدی بودن کرد؛ ولی سخن او با آنچه در روایات علائم آمده، هماهنگ و همراه نبود، دروغ او آشکار می شود.
انواع نشانه های ظهور
بیان این نکته مهم است که بعضی از نشانهها نزدیکی ظهور را بشارت می دهند؛ مانند ندای آسمانی که درباره آن توضیح خواهیم داد؛ ولی بعضی دیگر دربارۀ اصل ظهور نوید می دهند و برای تقویت ایمان و باور شیعیان به وعده ظهور مهدی موعود هستند؛ مانند اختلاف بنی عباس در حکومت که در کلمات امامان به عنوان نشانه های ظهور بیان شده و فاصله زیادی تا ظهور داشته است.
نیز نشانه های ظهور، برخی پدیده های طبیعی و عادی هستند مانند قیام یمانی و بعضی دیگر، حوادثی غیر عادی و معجزه گونه هستند؛ مانند ندای آسمانی.
علائم حتمی و غیر حتمی ظهور
مهم ترین تقسیم بندی نشانه های ظهور، همان است که در روایات متعدد به آن تصریح شده که علائم، دو گونه اند؛ “علائم حتمی” که بدون شک اتفاق خواهند افتاد، و “علائم غیر حتمی” که تنها در صورت تحقق شرایط و زمینه های آنها واقع می شوند و اگر شرط آنها پیش نیاید یا مانعی برای آنها ایجاد شود، آن علائم رخ نخواهند داد.
نشانه های حتمی ظهور
مهمترین بخش علائم ظهور، نشانههایی است که با عنوان علائم حتمی در روایات متعدد آمدهاند و علما و اهل حدیث بیش از سایر علائم به آنها توجه کرده و آنها را پذیرفته اند.
امام صادق فرمود:
“قيام قائم ما پنج نشانه دارد: خروج سفیانی، یمانی، ندای آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و خسف بيداء.”
در این بخش لازم است با توجه به روایات، این نشانه ها را بیشتر و بهتر بشناسیم.
الف. خروج سفیانی
خروج سفیانی یکی از علائم حتمی است که در روایات فراوان آمده و این گونه توصیف شده است:
سفیانی، مردی از نسل ابوسفیان است که اندکی پیش از ظهور قیام می کند. او از عناصر فاسدی است که با تظاهر به دینداری، گروه بسیاری را فریب میدهد و در بخشی از کشورهای اسلامی کشتار فراوان میکند و با مخالفان خود به شکل فجیعی برخورد می کند.
امام صادق (ع) درباره او فرمود:
“اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین مردم را مشاهده کرده ای.”
شروع قیام سفیانی در ماه رجب است و پس از تصرف شام و مناطق اطراف آن به عراق حمله کرده، در آنجا به کشتار گسترده ای دست میزند. بر اساس بعضی از روایات، مدت حکومت او نه ماه است و از ابتدای خروج تا کشته شدن او، پانزده ماه طول می کشد.
ب. خسف بیداء
خسف به معنای فرو رفتن و «بیداء» نام منطقه ای میان مکه و مدینه است. مقصود از «خسف بیداء، این است که سفیانی، لشکری را برای مقابله با امام مهدی به سمت مکه گسیل می دارد. هنگامی که لشکر او به منطقه بیداء می رسد، به صورتی معجزه آسا در زمین فرو می رود.
این رویداد به عنوان یکی از علائم ظهور در روایات شیعه و سنی آمده است و در روایات شیعی از نشانه های حتمی است.
امام باقر(ع) در این باره فرمود:
“به فرمانده سپاه سفیانی خبر می رسد که مهدی به سوی مکه رفته است کند؛ پس لشکری را در پی او روانه میکند؛ ولی او را نمی یابد… چون لشکر سفیانی به سرزمین بیداء رسید، ندا دهنده ای از آسمان آواز میدهد: «ای سرزمین بیداء آنان را نابود کن؛ پس آن سرزمین لشکر را در خود فرو می برد.”
ج. خروج یمانی
قیام سرداری از سرزمین یمن یکی دیگر از علائم حتمی است که اندکی پیش از ظهور، رخ خواهد داد. وی که مردی صالح و مؤمن است بر ضد بدیها و انحرافات قیام می کند و با تمام توان با بدیها و تباهیها مبارزه میکند. البته جزئیات حرکت و اقدامات او برای ما چندان روشن
نیست.
امام باقر در این باره فرمود:
در میان بیرق هایی که قبل از قیام مهدی بلند میشود، پرچمی هدایت کننده تر از پرچم یمانی وجود ندارد که آن پرچم هدایت است؛ چون به سوی صاحب شما امام مهدی(عج) دعوت میکند.
د. صیحه آسمانی
یکی دیگر از علائم حتمی که پیش از ظهور اتفاق می افتد، صیحه (ندای) آسمانی است. این ندای آسمانی که بر اساس بعضی از روایات ندای جبرئیل است در ماه رمضان شنیده میشود. از آنجا که قیام مصلح کل، انقلابی جهانی است و همگان منتظر وقوع آن هستند، یکی از راههای آگاهی مردم جهان از این رویداد، همین ندای آسمانی خواهد بود.
امام باقر(ع) فرمود:
“قيام قائم تحقق نمی یابد، مگر اینکه ندا دهنده ای از آسمان ندایی دهد که اهل مشرق و مغرب آن را بشنوند”.
این صیحه همچنان که مایه شادمانی مؤمنان است، هشداری برای بدکاران است تا از کردار زشت خود دست کشیده به حلقه یاوران مصلح جهانی بپیوندند.
محتوای این پیام آسمانی، دعوت به حق و حمایت از حضرت مهدی و پیروی از آن حضرت است.
امام صادق (ع) فرمود:
ندا داده میشود به اسم او و اسم پدرش [که]: آگاه باشید به راستی که فلان فلان” [حجت بن الحسن العسكرى] قائم آل محمد صلى الله عليه وسلم است. پس سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید.
امام صادق فرمود: در آن هنگام هیچ صاحب روحی از آفریده های خدا باقی نمی ماند، مگر اینکه این ندا را خواهد شنید… و این، ندای جبرئیل است.
طبق بعضی از روایات، پس از شنیده شدن ندای آسمانی، از زمین نیز صدایی بلند می شود. این ندا از شیطان است که مردم را به گمراهی فرا میخواند و می کوشد تا مردم را از پیروی ندای آسمانی و بیعت با امام زمان باز دارد.
بنابراین جبرئیل، مردم را به امام حق فرا میخواند و شیطان به سوی باطل و گمراهی. بدیهی است آنها که در زمان غیبت، به امام غایب معتقد بوده و به دنبال رضایت اویند در آن روز نیز به ندای حق لبیک گفته و بدون هیچ تردیدی از امام خود پیروی خواهند کرد.
هـ . قتل نفس زكيه
نفس زکیه به معنای انسان پاک و بی گناهی است که قتلی انجام نداده است.
یکی از علائم حتمی که بیشتر در روایات شیعه بیان شده این است که جوانی بیگناه در مسجد الحرام، بین رکن و مقام کشته میشود. این رویداد به وسیله اهل مکه و در آستانه قیام مهدی خواهد بود
امام باقر(ع) در حدیثی طولانی نقل فرموده اند:
قائم به اصحاب خود میفرماید:” ای قوم، اهل مکه مرا نمی خواهند؛ ولی من کسی را به سوی آنها میفرستم تا حجت را بر ایشان تمام کنم”. پس مردی از اصحاب خود را میخواند و به او میفرماید به سوی اهل مکه برو و بگو: ” ای اهل مکه من فرستاده فلان [مهدی] هستم. او خطاب به شما می گوید ما اهل بیت رحمت و معدن رسالت و خلافت هستیم و ما فرزندان و سلاله پیامبرانیم و به راستی که مورد ظلم و ستم قرار گرفتیم و از زمانی که پیامبر از دنیا رفت تا امروز حق ما گرفته نشده است. پس اکنون ما شما را به یاری میخوانیم؛ ما را یاری کنید.”
چون آن جوان این سخن را بگوید ،مردم او را بین رکن و مقام می کشند. او نفس زکیه است.
برابر بعضی از روایات بین کشته شدن نفس زکیه و قیام قائم آل محمد، تنها پانزده شب فاصله خواهد بود.
علائم غیرحتمی
به جز علائم پنجگانه ای که توضیح دادیم، علائم فراوان دیگری برای ظهور بیان شده است که غیر حتمی هستند. بعضی از آنها عبارتند از: خروج خراسانی، خروج سید حسنی، قیام شعیب بن صالح، خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی در ماه رمضان، بارش بارانهای فراوان و آشوبهای فراگیر.
اکنون برخی از این نشانه ها را به اختصار توضیح میدهیم:
خروج خراسانی
در روایات متعدد از قیام مردی خراسانی پیش از ظهور امام عصر یاد شده و گفته شده است که قیام او همزمان با خروج سفیانی و یمانی خواهد بود.
گفتنی است که ویژگیهای خراسانی و قیام او در روایات شیعه به روشنی بیان نشده است؛ ولی به نظر میرسد که او از زمینه سازان ظهور مهدی موعود است.
خروج حسنی
در روایات شیعه از قیام مردی به عنوان حسنی یاد شده و از علائم ظهور شمرده شده است.
راوی می گوید: از امام صادق ع پرسیدم: «فرج شما چه زمانی است؟» فرمود: وقتی شامی و یمانی ظاهر شوند و حسنی حرکت کند. آن گاه که مهدی از خدا برای ظهور اجازه می گیرد در این زمان بعضی از یاران حسنی از این امر آگاه میشوند و به حسنی خبر میدهند و او قیام میکند، ولی اهل مکه او را میکشند. پس در آن هنگام صاحب الامر ظهور میکند و مردم با او بیعت می کنند.
از روایت بالا معلوم میشود که حرکت حسنی زمانی است که امر ظهور مهدی هنوز بر مردم جهان آشکار نشده و حسنی با قیام خود به دنبال زمینه سازی برای قیام بزرگ آن حضرت است.
فتنه دجال
کلمه «دجال» از ریشه دجل و به معنای دروغگو و حیله گر است. این واژه پیش از اسلام در مسیحیت و در کتاب انجیل در معنای «ضد مسیح» بارها به کار رفته است.
در رساله اول یوحنا نوشته است:
دروغ گو کیست جزا ز آنکه، مسیح بودن عیسی را انکار کند؟ او دجال است که پدر و پسر را انکار میکند.
به نظر میرسد حضرت عیسی خروج دجال را خبر داده و مردم را از فتنه اش پرهیز میداده است. در اسلام نیز مطالبی درباره دجّال، به ویژه در روایات اهل سنت آمده است. پیامبر اکرم صلى الله عليه وسلم فرمود:
تمام پیامبرانی که بعد از نوح مبعوث شدند قوم خود را از فتنه دجال میترسانیدند.نیز فرمود:
قیامت بر پا نشود تا اینکه سی نفر دجال و دروغ گو ظاهر شوند.
از این روایات، استفاده می شود که دجال، نام شخص معینی نیست و به هر دروغگو و گمراهکنندهای گفته میشود و اینکه در بعضی از روایات از فردی خاص نام برده شده و برای او و مرکبش اوصاف عجیب و غریبی بیان گردیده،
مدرک قابل اعتمادی ندارد؛ بلکه درباره دجال میتوان چنین گفت که در آخر الزمان و نزدیک ظهور صاحب الامر شخصی پیدا خواهد شد که در حیله گری، سرآمد حقه بازان است و در دروغ گویی بر تمام دجال های گذشته برتری دارد با ادعاهای پوچش گروهی را گمراه می کند و چنین جلوه می دهد که حیات مردم و آب و نان آنها به دست اوست.
کارهای خوب را بد و کارهای بد را خوب معرفی میکند؛ اما کفرش بر همگان آشکار است.گفتنی است که بعضی از دانشمندان معتقدند که دجّال، کنایه از استکبار جهانی و سلطه فرهنگ مادی بر جهان است؛ زیرا استکبار با تکیه بر ثروت و قدرت مادی و نیز فریب و نیرنگ، بسیاری از مردم را به تباهی و فساد کشاند و از مسیر بندگی خدا به بردگی شیطان منحرف می.کند طبق این برداشت، “دجال” جریانی انحرافی است که پیش از ظهور مهدی ایجاد می شود.
جهان در آستانه ظهور
آخرین حجت ،پروردگار، غایب شد تا پس از فراهم شدن زمینهها ظاهر شود و جهان را از پرتو هدایتهای مستقیم خود بهره مند کند. بشریت میتوانست در دوران غیبت به گونه ای عمل کند که هر چه زودتر شرایط حضور امام را را آماده سازد؛ ولی به سبب پیروی از شیطان و هوای نفس و دور ماندن از تربیت صحیح قرآنی و نپذیرفتن ولایت و رهبری ظلم و تباهی را گسترده کرد.
او با انتخاب این مسیر، به سرانجام بسیار بدی رسید؛ جهانی پر از ظلم و جور، فساد و تباهی، روزگاری تهی از امنیت اخلاقی و روانی، حیاتی به دور از معنویت و پاکی و اجتماعی پر از تجاوزها و پایمال کردن حقوق زیردستان، محصول عملکرد انسانهای دوران غیبت شد. واقعیتی که در کلام معصومان از قرن ها قبل، پیش بینی شده و تصویر سیاه آن، ترسیم گشته بود.
امام صادق (ع) به یکی از یاران خود فرمود:
هنگامی که ببینی ظلم و ستم فراگیر شده، قرآن فراموش گشته و از روی هوا و هوس تفسیر گردیده، اهل باطل بر اهل حق پیشی گرفته، افراد با ایمان سکوت اختیار کرده، پیوند خویشاوندی بریده شده، چاپلوسی فراوان گشته، راههای خیر بدون رهرو و راههای شر مورد توجه قرار گرفته، حلال حرام شده و حرام مجاز شمرده شده، سرمایه های عظیم در راه خشم خدا [و فساد و ابتذال] صرف گردیده، رشوه خواری در میان کارکنان دولت رایج شده، سرگرمی های ناسالم چنان رواج پیدا کرده که هیچ کس جرأت جلوگیری آن را ندارد، شنیدن حقایق قرآن بر مردم گران آید،
اما شنیدن باطل سهل و آسان باشد، برای غیر خدا به حج خانه خدا بشتابند، مردم سنگدل شوند [و عواطف بمیرد[، اگر کسی اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کند به او توصیه میکنند که این کار وظیفه تو نیست، هر سال فساد و بدعتی نو پیدا شود،] هر گاه دیدی اوضاع مردم اینگونه شده[ مراقب خویش باش و از خدا نجات و رهایی از این وضع ناهنجار را بخواه [که فرج نزدیک است].
البته این تصویر سیاه از دوران پیش از ظهور، چهره غالب آن دوره است؛ چرا که درهمین روزگار، هستند دینباوران حقیقی، که بر عهد خود با خداوند استوار میمانند و مرزهای اعتقاد خود را پاس میدارند و در فساد محیط مضمحل نمیشوند و سرنوشت خود را به فرجام زشت دیگران پیوند نمیزنند.
اینها از بهترین بندگان خدا و شیعیان امامان نور هستند که در روایات فراوان، تمجید و ستایش شدهاند. اینان هم خود پاک هستند و هم دیگران را به پاکی دعوت میکنند؛ چون نیک میدانند که میتوان از راه ترویج خوبی ها و ساختن محیطی معطر به عطر ایمان، ظهور امام خوبیها را پیش انداخت و مقدمات قیام و حکومت او را فراهم کرد، زیرا که زمانی قیام بر ضد بدیها ممکن است که مصلح موعود یاورانی صالح داشته باشد.
بنابراین، جهان پیش از ظهور اگرچه دوران تلخی است، به دوره شیرین ظهور، پایان میگیرد و اگر چه روزگار فساد و ستمگری است، پاک بودن و دیگران را به خوبی ها دعوت کردن از وظایف حتمی منتظران است که در تعجیل فرج و قيام مهدی آل محمد تأثیر مستقیم دارد.
هنگامه قیام
همه میخواهند بدانند که در جریان قیام جهانی امام مهدی، چه حوادثی روی می دهد؟ حرکت امام از کجا و چگونه آغاز میشود؟ شیوه برخورد امام با گروه های مخالف چگونه است؟ و بالاخره چگونه آن حضرت بر تمام جهان غلبه خواهد کرد و رشته امور جهان را به دست خواهد گرفت؟
این گونه سؤالها، فکر و اندیشه هر انسان مشتاق ظهور را به خود مشغول میکند؛ ولی واقعیت این است که سخن گفتن درباره حوادث مربوط به ظهور، کاری بسیار مشکل است؛ چون گزارش دادن از آینده و اتفاقاتی است که هنوز واقع نشده است و به طور طبیعی نمیتوان اطلاع دقیقی از آن رویدادها داشت. بنابراین آنچه در این بخش میآوریم حوادث و رخدادهای روزگار ظهور امام مهدی است که برابر روایات در کتابهای متعدد نقل شده است و تنها می تواند دور نمایی کلی از رویدادهای ایام ظهور را پیش روی خوانندگان ترسیم کند.
چگونگی قیام
وقتی ظلم و تباهی، چهره عالم را سیاه و ظلمانی کرده است و آنگاه که ستمگران، گستره زمین را جولانگه بدی ها و نامردیها ساخته اند و مظلومان جهان، دست یاریخواهی را به آسمان گشودهاند، ناگهان ندایی آسمانی، سیاهی شب را میدرد و در ماه خدا، رمضان، ظهور موعود بزرگ را بشارت میدهد. قلب ها به تپش می افتد و چشم ها خیره می گردد. شبپرستان، مضطرب و هراسان از طلوع صبح ایمان در پی راه چاره ای هستند و منتظران مهدی از هر کسی سراغ کوی یار میگیرند و برای دیدار او و حضور در زمره یاوران او سر از پا نمی شناسند.
در آن زمان سفیانی، که بر منطقه وسیعی مانند سوریه، اردن و فلسطین سلطه دارد، سپاهی را تجهیز می کند، تا با امام مقابله کند. لشکر سفیانی که در مسیر مکه به تعقیب امام پرداخته است، در محلی به نام بیداء به کام زمین میرود و نابود میشود.
پس از شهادت نفس زکیه به فاصله کوتاهی، امام مهدی در سیمای مردی جوان در مسجد الحرام ظهور میکند؛ در حالی که پیراهن مبارک پیامبر را بر تن دارد و پرچم آن حضرت را به دست گرفته است.
او به دیوار کعبه تکیه می زند و در بین رکن و مقام، سرود ظهور را زمزمه میکند و پس از حمد و ثنای الهی و درود و سلام بر پیامبر و خاندان او می فرماید:
“ای مردم! ما از خدای توانا یاری میطلبیم و نیز هر کس از جهانیان را که به ندای ما پاسخ دهد، به یاوری میخوانیم”.
آنگاه خود و خاندانش را معرفی میکند و ندا میدهد
فالله الله فينا لا تخذلونا وَانْصُرُونَا يَنْصُرْكُمُ اللهُ تَعَالَى:
درباره رعایت حقوق ما، خدا را در نظر بگیرید ما را [در میدان عدالتگستری و ستم ستیزی] تنها نگذارید و یاریمان کنید تا خدا شما را یاری کند.
پس از پایان گرفتن سخنان امام، آسمانیان بر زمینیان سبقت می گیرند و گروه گروه فرود میآیند و با امام بیعت، میکنند؛ در حالی که پیشاپیش آنها فرشته وحی، جبرئیل است. آن گاه ۳۱۳ انسان وارسته که از نقاط مختلف عالم به سرزمین وحی آمدهاند، همچون ستارگانی بر کرد خورشید تابناک امامت حلقه زده، پیمان وفاداری میبندند. این جریان سبز جاری است تا آنکه ده هزار سرباز جان بر کف، در اردوگاه امام حضور می یابند و با آن فرزند پیامبر بیعت میکنند.
امام با خیل یاوران، پرچم قیام را برافراشته و به سرعت بر مکه و اطراف آن مسلط میشوند و سرزمین پیامبر را از وجود نااهلان، پاک میکنند. آنگاه راهی مدینه می شود تا سایه عدالت و مهر را بر آن بگستراند و سرکشان شهر را بر جای خود بنشاند. سپس عازم عراق گشته و شهر کوفه را به عنوان مرکز حکومت جهانی برمیگزیند و از آنجا به مدیریت قیام میپردازد.
آن حضرت برای دعوت جهانیان به اسلام و زندگی در پرتو قوانین قرآن و در هم کوبیدن بساط ظلم و ستم، یاران و سپاهیان نور را به نقاط مختلف عالم گسیل میدارد.
امام یک به یک سنگرهای کلیدی جهان را فتح میکند؛ زیرا علاوه بر یاران وفادار و مؤمن، از امداد فرشتگان الهی نیز برخوردار است و مانند پیامبر اسلام از لشکر رعب و وحشت مدد میگیرد؛ یعنی خداوند توانا چنان ترسی از او و یارانش در دلهای دشمنان میافکند که هیچ قدرتی را توان رویارویی با آن حضرت نیست.
امام باقر(ع)فرمود:
“قائم از ما به وسیله رُعب وحشت در دل دشمنان یاری میشود.”
گفتنی است یکی از نقاط جهان که به وسیله سپاه امام فتح می شود، بیت المقدس است. و پس از آن واقعه بسیار مبارکی اتفاق میافتد که در جریان قیام و انقلاب امام مهدی سرنوشت ساز است و جبهه آن حضرت را تقویت میکند و آن فرود آمدن حضرت عیسی از آسمان است. حضرت مسیح که به فرموده قرآن زنده است و در آسمانها به سر میبرد به زمین میآید و پشت سر امام مهدی به نماز می ایستد.
بدین وسیله فضیلت و برتری پیشوای دوازدهم شیعیان را بر خود و پیروی خود را از امام مهدی به همگان اعلام می کند.
پیامبر اسلام صلى الله عليه وسلم فرمود:
“سوگند به آن کس که مرا به حق برانگیخت در حالی که بشارت دهنده مردمان باشم! اگر از عمر دنیا نمانده باشد مگر یک روز، خداوند آن روز را چنان طولانی میکند تا فرزندم مهدی را در آن قیام کند. پس از آن، عيسى بن مريم فرود می آید و پشت سر مهدی نماز میخواند.”
به دنبال این اقدام حضرت عیسی، بسیاری از مسیحیان که جمعیت فراوانی از جهان را تشکیل میدهند به پیشوای شیعیان ایمان میآورند گویی خدا عیسی را برای چنان روزی حفظ کرده است، تا چراغ هدایتی برای حق طلبان باشد.
البته ظهورِ معجزات به دست هدایتگر حضرت مهدی و طرح مباحث فکری برای راهنمایی بشریت، از برنامه های انقلاب بزرگ مهدوی است که راه را برای هدایت مردم باز میکند.
در همین راستا امام الواح تورات تحریف نشده _ کتاب مقدس یهود ـ را که در نقاط خاصی از دنیا دفن شده است، خارج میکند. یهودیان که نشانه های امامت او را در الواح میبینند، به آن حضرت ایمان میآورند و پیروان ادیان دیگر نیز با مشاهده این تحول بزرگ و نیز شنیدن پیام حق امام و دیدن معجزات از آن حضرت، گروه گروه به آن حضرت میپیوندند. این گونه است که وعده حتمی پروردگار محقق می شود و اسلام عزیز همه عالم را میگیرد همان گونه که قرآن کریم بشارت داده است:
(هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى ودين الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلَّه وَلَوْكَرِهَ الْمُشْرِكُونَ)
او خدایی است که پیامبرش را با ]دلائل] هدایت و دین حق فرستاد تا ]سرانجام[ آن را بر همه دینها غالب گرداند؛ اگرچه مشرکان را خوش نیاید.
با توجه به تصویری که ترسیم شد، تنها قلدران و ظالمان میمانند که حاضر به تسلیم شدن در برابر حق و حقیقت نیستند. این عده در مقابل جریان غالب و اکثریت مؤمنان تاب مقاومت ندارند و با شمشیر عدالت مهدی به کیفر اعمال ننگین خود خواهند رسید و زمین و اهل آن برای همیشه از شر و فساد آنها ایمن خواهد شد.
منبع:
نگین آفرینش یک، محمدامین بالادستیان محمدمهدی حائریپور مهدی یوسفیان، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)، ص 190تا205