وظایف بندگان نسبت به امام زمان
شناخت ویژگی های امام زمان
در این بخش از مقالات وظایف بندگان در زمان ظهور نسبت به حضرت مهدی (عج) به شناخت ویژگی های امام زمان (عج) می پردازیم:
تحصیل شناخت صفات و آداب و ویژگی های آن حضرت:
و نیز شناخت علائم حتمیه ظهور او به دلیل عقل و نقل لازم میباشد.
اما دلیل عقل: چون آن حضرت امامی است که اطاعتش فرض و واجب میباشد و هر کس که اطاعتش واجب است باید صفاتش را شناخت تا با شخص دیگری که مقام او را به دورغ و ستم مدعی گردد اشتباه نشود، بنابراین شناخت و دانستن صفات مولایمان حضرت حجت الله (عج) واجب است. و باید دانست که لازم است صفات خاص آن حضرت شناخته شود آنچه را که از غیر خودش جدا و تشخیص گردد، به گونه ای که بین مدعی راستگو و دروغگو فرق بگذارد، و این پوشیده نیست، و توضیح و بیان بیشتری برای این دلیل در بین گفتار ان شاء الله تعالی خواهد آمد.
و اما دليل نقل شیخ صدوق از حضرت ابوالحسن موسى بن جعفر روایت آورده که فرمود: هر کس در چهار چیز شک کند به تمام آنچه خدای – تبارک و تعالی – نازل فرموده کفر ورزیده است. یکی از آنها شناختن امام در هر زمان از جهت شخص و صفات او می باشد.
و نیز مؤید آن است آنچه در کتاب «کمال الدین» بـه سـند خود از امام صادق (ع) از پدرانش از امیرمؤمنان علی (ع) روایت آورده که بر منبر مسجد کوفه چنین خطبه خواند:
خدایا به درستی که زمین تو را حجتی بر آفریدگانت باید که آنها را به دین تو هدایت کند، علم تو را به آنان بیاموزد، تا حجتت از بین نرود و پیروان اولیایت پس از آنکه به آن حجت هدایتشان فرمودی گمراه نشوند، و [ آن حجت] یا آشکار است که فرمانبرداری نشود، یا پنهان شده است که در انتظار [ هنگام قیام و تشکیل حکومت جهانی اسلام] به سر می برد، اگر شخص او [در حال متارکه آنان با مخالفان] در حالی که مردم هدایت شده باشند از نظر آنها غایب شود؛ علم او از آنان غایب نمی گردد،می بندند.
می گویم آداب جمع داب است، و آن چنانکه در کتاب (قاموس) امده شأن و عادت میباشد، بنابراین یا معنی عبارت آن است که ثبوت عادت و اوصاف پسندیده آن حضرت در دلهای آنان سبب میگردد که به آنچه خوشایند آن جناب است عمل کنند اگر لام برای تعلیل باشد و یا بدین معنی است که آداب آن حضرت در دلهای مؤمنین ثبت گردیده، و آنها اعمالی انجام می دهند که مانند آداب و اعمال شریف او است.
که در این صورت لام به معنی باء خواهد بود ، چنان که در بعضی از روایات آمده و مؤمنین در زمان غیبت امام عصر (عج) کارهای نیک را انجام میدهند تا به آداب آن جناب در آیند، و به صفات آن بزرگوار متصف گردند، پس لام بنابر این معنی برای غایت و نتیجه است و هر کدام از این دو معنی باشد مطلب را ثابت میکند.
این که ثبوت آداب و اخلاق آن حضرت در دل از صفات مؤمنین و لوازم ایمان است. و نیز شاهد بر آنچه گفتیم شدت اهتمام پیغمبر و امامان(ع) در هر زمان به بیان صفات و ویژگی های خاص آن حضرت است که او را حتی از امامان دیگر متمایز می نماید تا چه رسد به مردم دیگر، چنانکه بر پژوهشگر پوشیده نیست،
و این فقط بدین خاطر است که شناخت صفات و ویژگی های آن جناب بر همۀ مردم لازم است، و جهت آن ظاهر است و آن انگیزه های فراوان ریاست طلبان بر ادعای دروغین منصب آن جناب می باشد، و قوی ترین دلیل بر چیزی تحقق یافتن آن است بنابراین بر هر مؤمنی واجب است که امام زمانش را با صفات خاص و آداب مخصوصش بشناسد تا با ادعای شخص ملحدی که لایق آن مقام منبع نیست به شبهه نیفتد، و در دلش تردیدی راه نیابد.
و ما در این کتاب آنچه که برای خردمندان بسنده است در ایــن بـاره آورده ایم، بر تو باد که در بخشهای کتاب، یک به یک دقت کنی و خداوند به راه راست هدایت میکند.
توجه در آغاز این کتاب بخشی را در مورد و جوب شناخت آن حضرت قرار دادیم، و در آنجا منظور، بیان وجوب شناخت شخص آن حضرت بود که باید نام و نسب شریفش را بشناسیم، و این که اعمال جز با معرفت امام تمام نمیگردد، و در این جا مقصود، اثبات و جوب شناخت صفات و آداب آن جناب فی الجمله میباشد، پس از این نکته غافل مباش.
وبر وجوب شناخت مولایمان صلوات الله عليه به هر دو وجه اضافه بر آنچه گذشت روایات و اخبار بسیاری دلالت میکند، از جمله:
- ۱. در اصول کافی به سند صحیحی از زراره از حضرت امام صادق(ع) روایت آمده که فرمود: امام خودت را بشناس که اگر او را شناختی بر تو زبان نرساند که این امر پیش بیفتد یا تأخیر یابد.
- ۲. و در همان کتاب به سند خود از فضیل بن یسار آورده که گفت: ازحضرت امام صادق(ع) درباره فرموده خدای تبارک و تعالى : (يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ درستی که خدای أناس پامامهم )،روزی که هر مردمی را به امامشان فرامی خوانیم. پرسیدم، فرمود: ای فضیل! امام خود را بشناس که اگر امامت را شناختی پیش تر شدن این امر یا به تأخیر افتادن آن، بر تو زیان نرساند، و هر کس امام خود را بشناسد سپس پیش از آن که صاحب این امر قیام کند بمیرد، به منزلهٔ آن است که در ارتش آن حضرت نشسته باشد، نه، بلکه به منزله کسی است که زیر پرچمش نشسته باشد. راوی گوید: بعضی از اصحاب آن حضرت گفتند: به منزله کسی با رسول خدا (ص) به شهادت رسیده باشد.
- 3. و نیز در آن کتاب به سند صحیحی از فضیل بن یسار آورده که گفت: شنیدم حضرت ابو جعفر امام باقر(ع) فرمود: هر کس بمیرد در حالی که امامی نداشته باشد، مردنش مردن جاهلیت است، و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد او را زیان نرساند که این امر پیش تر شود یا به تأخیر افتد، و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته چنان است که در خیمه قائم(عج) با آن حضرت باشد.
- 4. و در همان کتاب در خبر صحیحی از عمر بن ابان آمده که گفت: «شنیدم حضرت ابی عبدالله امام صادق(ع) میفرمود: نشانه را بشناس که اگر علامت را نشناختی تو را ضرر نزند آنکه این امر جلو تر شود یا تأخیر افتد، به درستی که خدای عزوجل می فرماید: (يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ)؛ روزی که هر مردمی را به امامشان فرا میخوانیم پس هر آنکه امام خودش را بشناسد همچون کسی خواهد بود که در خیمه امام منتظر باشد».
میگویم: این که فرمود: «نشانه را بشناس» در مورد شناختن امام کلمه جامعی است، و سخنان بزرگان سخن بزرگ میباشد، توضیح اینکه:
منظور از نشانه چیزی است که صاحب آن از غیر خودش امتیاز داده شود به گونه ای – که هر کس نشانه اش را شناخت به اشتباه نیفتد و نشانه امام یا به نسب او بر می گردد و یا به بدن او یا به علم و اخلاق او یا به ویژگی های هنگام ظهورش، نشانه های حتمی ای که امامان معصوم خبر دادهاند ارتباط دارد. و علائم امام ظاهر شدن معجزه بر دست او است، و شخص پوینده راه شناخت،هرگاه نشانۀ امام را دانست امامش را اشتباه نمیکند هر چند که مدعیان دروغین منصب او زیاد باشند.
و از همین روی فرموده اند:«به درستی که امر ما از آفتاب روشن تر است» و «همچون روز هیچگونه پوشیدگی در آن نیست.» پس بحمد الله وجوب شناخت صفات و نشانه ها و اخلاق و دلایل آن حضرت واضح گشت چون معرفت نسبت به آن جناب به این وسیله حاصل است.اکنون که این را دانستی، میگویم :بدون تردید مقصود از شناختی که امامان ما تحصیل آن را نسبت به امام زمانمان امر فرموده اند، مقصود شناختن آن حضرت است آن چنان که هست، به گونه ای که سبب سالم ماندنمان از شبهه های ملحدین گردد، و مایهٔ نجاتمان از گمراه ساختن مفتریان گمراه کننده شود، و چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمی گردد؛
- یکی: شناختن شخص امام به نام و نسب.
- دوم: شناخت صفات و ویژگی های او.
و به دست آوردن این دو شناخت از اهم واجبات میباشد. واجب بودن شناخت اول واضح است، و اضافه بر آنچه در بخش اول کتاب گذشت بر آن دلالت دارد روایتی که شیخ اجل محمد بن ابراهیم نعمانی به سند خود از عبدالله بن ابی یعفور آورده که گفت: به حضرت امام صادق(ع) عرضه داشتم: مردی شما را دوست میدارد و از دشمنتان بیزاری می جوید، و حلال شما را حلال و حرامتان را حرام میشمارد و معتقد است که این امر [امامت] بـیـن شما هست و به غیر شما بیرون نرفته جز این که گوید:
آنها در بین خود اختلاف کرده اند، و آنهایند امامان زمامدار و هرگاه بر یک تن از خودشان متفق گردند و بگویند این است آن صاحب امر ما نیز خواهیم گفت: همین است، امام صادق(ع) فرمود: اگر این مرد بر همین باور بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است.و به طریق دیگری از سماعة بن مهران از امام صادق(ع) ؛ و طریق دیگری از حمران بن اعین از امام صادق(ع) مانند این سخن روایت آمده.
پس در این حدیث دقت کن که چگونه شناختن شخص امام را به نام و نسب واجب شمرده ،و به کم تر از این بسنده نکرده است، و همین مقدار بیان برای جویندگان کافی است. و اما واجب بودن شناخت صفات و ویژگیهای امام ؛ چون ما به خاطر این که به دیدار مولایمان و امام زمانمان مشرف نشده ایم از شناختن آن حضرت به صورت محروم مانده ایم،
بنابراین کسی در این زمان ادعا کند که من صاحب الزمان هستم. راست و دروغش را جز به دو امر نمیتوان دانست: یکی اشکار شدن معجزه به دست او، و دیگر ظاهر شدن نشانه هایی که ائمه اطهار برای امام قائمی که در انتظارش هستیم بیان کرده اند، پس هرگاه فرد مؤمن آن نشانه ها را شناخت و از آن مکارمی که برای آن حضرت هست آگاه گردید به هر صدایی گوش نخواهد داد، و بین راستگو و دروغگو فرق خواهد گذاشت.
از همین روی مولایمان حضرت صادق(ع) به عمرو بن ابان که از اصحاب برجسته آن جناب بود فرمود: نشانه را بشناس.چون اگر نشانه را شناخت دیگر پس از هدایت شدن گمراه نخواهد شد، و به فریبکاران تمایلی نخواهد یافت. و شگفت آور است که یکی از شرح کنندگان کافی در معنی حدیث فوق چنین گفته: مراد از نشانه، امام است چون که او علامتی است که به آن، احوال مبدا و معاد و قوانین شرعی شناخته میشود.
ای کاش میدانستم که چه چیزی او را به این توجیه کشانده، و لفظ را از آنچه حقیقت در آن است بازداشته!! و چون جریان حضرت قائم(عج) از بزرگترین و شگفت انگیزترین امور است و مقام حضرتش از والاترین و منیع ترین مقام ها میباشد، به گونه ای که پیغمبر اکرم و جانشینانش در بسیاری از روایات به او افتخار نموده، و فرموده اند:
«مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِهِ الأُمَّةِ»؛ مهدی این امت از ما است. میبایست ویژگی های او و نشانه های ظهورش از بهترین صفات و روشن ترین نشانه ها باشد، به طوری که بر هیچ کس از مردان و زنان و شهرنشینان و صحرانشینان پوشیده نماند، و می بایست که آن نشانه ها و صفات برخلاف معمول و عادتها و خارق آنها باشد و بدین ترتیب بین ادعاهای راستین و دروغین فرق ایجاد کند و آن نشانه ها در سخنان امامان بر حق بیان شده باشد و این مطلب به حکم عقل و نقل روشن است و بر اهل خرد و فضل پوشیده نیست.
شاهد بر آنچه ادعا کردیم و توضیح آنچه قائل شدیم، روایاتی است که از امامان در ذکر آن علامتها و بیان صفات و ویژگی های حضرت قائم(عج) رسیده، از درخشندگی نورش در زمان ظهور، نداهای عمومی روشن، صیحۀ ترسناکی که علنی انجام می شود، ابری که بر سر آن جناب سایه می افکند و اعلام میدارد:
«این همان مهدی خلیفه خداست از او پیروی کنید.» و پاسخ دادن خورشید و ماه به فرا خواندن آن حضرت، برطرف شدن دردها و بیماریها از مؤمنین به برکت او، ظاهر شدن سنگ و عصای موسی به دست آن بزرگوار و غیر این ها. که بسیاری از آنها را در پخش چهارم همین کتاب پیشتر یادآور شدیم، و علمای ما ـ کـه خداوند از جهت خدمتشان به اسلام و اهل آن بهترین پاداششان دهد ـ آن روایات را در کتابهای شان آورده اند.
و به آنچه یادآور شدیم مولایمان حضرت ابو جعفر باقر(ع) توجه داده، در حدیثی که در بحار به نقل از نعمانی روایت آمده که فرمود: تا آسمانها و زمین آرامند شما هم آرام بمانید ( یعنی بر کسی خروج مکنید ) چون به درستی که در امر شما پوشیدگی نیست، آگاه باشید که آن، آیتی از خدای عزوجل میباشد از مردم نیسـت، توجه کنید که آن از خورشید روشن تر است بر هیچ نیک و بدی مخفی نمی ماند، آیا صبح را می شناسید؟ راستی که آن امر همچون صبح است، پوشیدگی در آن نیست.
و در اخبار دیگری که از امامان روایت شده است. و از جمله روایاتی که بر وجوب تحصیل این دو شناخت، با صراحت دلالت دارد روایتی است که در تفسیر البرهان از معاوية بن وهب از حضرت امام صادق(ع) آمده که فرمود: به درستی که بهترین و واجب ترین فریضه ها بر انسان،شناخت پروردگار و اقرار به بندگی او است، و مرز شناخت، آن است که خداوند را بشناسد این که هیچ معبود حقی جز او نیست و هیچگونه مثل و مانندی ندارد، و بداند که او قدیم پایدار موجود است بدون فقدان، موصوف است بی آنکه شبیه و نظیر و باطل کننده ای داشته باشد، هیچ چیز به مثل او نیست و او است شنوای بینا.
و پس از آن، شناخت فرستاده خدا است و گواهی دادن به تصریح به نام شـ پیغمبری او، و کمترین مرتبۀ شناخت رسول ،اقرار به پیغمری او است و این که آنچه از کتاب یا امر و نهی آورده از خدای عزوجل ـ می باشد، و بعد از آن شناختن امامی است که با نعت و صفت و نامش در حال سختی و راحتی به او اقتدا می نمایی، و کم ترین درجه شناخت امام آن است که [دانسته شود] او به جز نبوت – همتای پیغمبر است، و امام وارث پیغمبر است، و اطاعت امام اطاعت خداوند و اطاعت رسول خدا است،
و تسلیم بودن به او در همه امور، و مراجعه کامل به او و پذیرش گفته او از مراتب شناخت می باشد، و بداند که امام بعد از رسول خدا(ص) علی ابن ابی طالب است و بعد از او سپس حسن، ، سپس بن الحسین، سپس بن علی، سپس جعفر بن محمد، سپس موسی بن جعفر ،سپس علی بن موسی، سپس محمد بن علی، و پس از او علی بن محمد و بعد از علی پسرش حسن، و حجت از فرزندان حسن می باشد.
سپس امام صادق(ع) فرمود: ای معاویه در ایـــن مورد برای تو اصل و قاعده ای قرار دادم پس بر آن عمل کن.
منبع:
تکالیف بندگان نسبت به امام زمان،ترجمه حجت السلام و المسلمین سید مهدی حائری قزوینی،انتشارات کتاب جمکران،ص ۱۳ تا ۱۶.