نامه های امام زمان(عج) به شیعیان
مقدمه «توقیعات امام زمان(عج) به شیعیان»
اگر به دنبال راهکاری برای تعجیل در فرج هستید، از میان نامه های شریف، رویاهای صادقه، مکاشفات رحمانی و تشرفات افراد به محضر مبارک آن حضرت، رهنمود های آن امام بزرگوار را در نامه های امام به شیعیان میتوان یافت.
در ادامه این مقاله متن نامه ها و توقیعات امام زمان(عج) به شیعیان که توسط نواب اربعه مانند شیخ مفید و ابو عمر عامری و دیگر یاران نقل شده را مورد بررسی قرار میدهیم.
- همانطور که میدانید در دوران غیبت صغری امام زمان آن حضرت با چهار نائب خاص خود در ارتباط بودند و بیشتر ار راه نامه (توقیع) باهم دیگر مراوده داشته اند.
بر اساس منابع شیعه، حکومت عباسی در دوره امامت امام حسن عسگری(ع) در صدد یافتن فرزند وی بود و از این رو تولد امام زمان(عج) مخفی نگه داشته شد و جز چند تن از یاران خاص امام یازدهم کسی او را ندید. از این جهت پس از شهادت امام حسن عسگری(ع)، بسیاری از شیعیان دچار تردید شدند و فرقههایی در جامعه شیعه پدید آمد و گروهی از شیعیان، از جعفر کذاب عموی امام زمان(عج)، پیروی کردند.
در این شرایط توقیعات امام زمان که عموماً خطاب به شیعیان نوشته میشد و توسط نائبان خاص به اطلاع مردم میرسید، موجب تثبیت دوباره تشیع گردید؛ تا جایی که در قرن چهارم هجری از میان فرقههایی که پس از امام یازدهم از شیعه منشعب شده بودند، تنها شیعه دوازده امامی باقی مانده بود.
- گفتی است توقیعات امام زمان، اصطلاحی در فرهنگ شیعی است به معنای مکاتبات امام زمان،این واٰژه درباره ی احادیث غیر مکتوب آن حضرت نیز به کار رفته است؛چنانچه {شیخ صدوق} در کتاب {کمال الدین و اتمام النعمه} برخی از سخنان حضرت را در بخش توقیعات اورده است. علاوه بر آن، برخی سخنان خاص نائبان آن حضرت نیز پر بخش توقیعات ذکر شده است.
توقیع حاضر درباره افرادی است که در مورد ایشان دچار شک و تردید شده بودند، صادر شده است.
این توقیع از شیخ مورد اعتماد، ابو عمر عامری نقل شده است.
ایشان نقل می کنند :
میان جماعتی از شیعیان و ابن الی غانم قزوینی درباره جانشینی امام مشاجره ای رخ داد.
ابن ابی غانم قزوینی مدعی بود که امام حسن عسگری در حالی وفات کرد که جانشینی نداشت.
به همین جهت توسط یکی از نواب اربعه نامه ای خدمت امام زمان نوشتند و ایشان را از اختلافشان آگاه ساختند.
پس از مدتی جواب نامه خود را به خط خود حضرت دریافت کردند.
در پست بعد اولین توقیع را میخوانیم: